اختلال یادگیری: تشخیص و راهکارها
نویسنده مشترک: Laura Marusinec, MD
Board Certified Pediatrician
اقتباس از: محمدرضا حیدر زاده نائینی
ویراستار: علیرضا کشت کار
تکالیف برای بسیاری از بچهها سخت است، اما مشکلات جدی و مکرر میتواند نشاندهنده یک مشکل جدیتر باشد. اگر ما یا فرزندمان در مدرسه مشکلداریم، ممکن است به دلیل ناتوانی یادگیری باشد. اختلالات یادگیری رایج است. تصور میشود که از هر پنج نفر در ایالاتمتحده؛ یک نفر دارای اختلال یادگیری باشد.
اختلالات یادگیری نیز اغلب با ترکیبی از کمک متخصصان و درمان مناسب در کلاس از معلمان قابلدرمان است. تشخیص زودهنگام ناتوانی یادگیری و جستجوی تشخیص حرفهای میتواند به اطمینان حاصل شود که اکثر افراد دارای ناتوانی یادگیری میتوانند چالشهای خود را مدیریت کنند و ازنظر تحصیلی موفق شوند.
بخش اول: شناسایی علائم
مرحله اول: رفتار فعلی فرد را ارزیابی کنیم.
اگر فکر میکنیم ممکن است ما یا فرزندمان اختلال یادگیری داشته باشیم، در نظر داشته باشیم که چهکاری انجام میدهند تا مارا به این فکر بی اندازند. آنچه را که از فرزندمان میبینیم و میشنویم؛ که فکر میکنیم ممکن است نشانهای از ناتوانی یادگیری باشد، را یادداشت کنیم.
هر رفتار یا چالشی که فرزندمان با آن مواجه است و فکر میکنیم ممکن است غیرعادی باشد را یادداشت کنیم. هنگامیکه با یک متخصص صحبت میکنیم این کار مفید خواهد بود. به دنبال تمایلات پرخاشگرانه خاص یا غیر مشخص و همچنین خجالتی شدید یا محتاط بودن باشیم.
اگر فرزند ما در مدرسه است، از معلمان آنها بپرسیم که آیا فرزند ما مشکل خاصی را به آنها گزارش کرده است. همچنین اگر معلم میگوید فرزند ما بیشازحد فعال یا مزاحم است، توجه داشته باشیم.
مرحله دوم: علائم رایج را بررسی کنیم.
ناتوانیهای یادگیری مختلف علائم متفاوتی خواهند داشت. بااینحال، برخی از مشکلات و علائم معمولاً در بسیاری از ناتوانیهای یادگیری دیده میشود. کودک خود را مشاهده کرده و با او صحبت کنیم تا ببینید آیا او علائمی مانند موارد زیر را دارد یا خیر:
بازه توجه کوتاهمدت
حافظه ضعیف در حفظ مطالب
ضعف در درک مطلب یا نوشتن
مقاومت در برابر انجام دستورالعملها
مشکل در تمایز بین حروف، اعداد و صداها
هماهنگی ضعیف چشم و دست
عملکرد متفاوت روزانه.
مرحله سوم: به دنبال پیشرفت تدریجی و آرام باشیم.
به دنبال توسعه تأخیری باشیم. در کودکان نوپا و خردسالان، ممکن است بتوانیم با جستجوی تأخیر در نقاط عطف رشد، ناتوانی یادگیری را در مراحل اولیه تشخیص دهیم. تشخیص زودهنگام میتواند به کودک ما کمک کند که در ابتدای شروع مدرسه از کمک و حمایت موردنیاز خود برخوردار شود.
دیر راه رفتن یا صحبت کردن ممکن است نشانههای اولیه یا ناتوانی یادگیری باشد. نوزادان معمولاً اولین قدمهای خود را حدود یکسالگی برمیدارند. اولین کلمات اغلب در حدود نهماهگی ظاهر میشوند.
مشکلات اجتماعی شدن ممکن است بهطور بالقوه نشاندهنده اختلال یادگیری فرزندمان باشد. اگر به نظر میرسد که آنها قادر به درک زبان بدن و نشانههای غیرکلامی نیستند، یا اگر نمیتوانند مفاهیم اجتماعی مانند تماس چشمی را درک کنند، ممکن است بخواهیم آنها را غربالگری کنیم.
مرحله چهار: تاریخچه فرد را در نظر بگیریم.
تعدادی از شاخصها وجود دارد که ممکن است به ما کمک کند تشخیص دهیم که آیا ما یا عزیزانمان بیشتر در معرض اختلال یادگیری هستند یا خیر. شاخصها بهطور قطعی ناتوانی یادگیری را تشخیص نمیدهند، اما میتوانند به والدین و پزشکان کمک کنند تا تشخیص دهند که آیا غربالگری یا ارزیابی اولیه ضروری است یا خیر. در نظر بگیریم:
وزن کم هنگام تولد یا زایمان زودرس
مشکل در مکیدن، مکیدن و بلع در دوران نوزادی
التهاب مکرر گوش میانی که ممکن است باعث کاهش شنوایی گاهبهگاه شود.
سابقه خانوادگی اختلالات یادگیری یا مشکلات درک زبان
قرار گرفتن در معرض سموم محیطی مانند سرب
قرار گرفتن در معرض زبان محدود در خانه
کنترل تکانه محدود
تکرار مداوم ایدهها یا افکار
بخش دوم: به دنبال تشخیص حرفهای باشیم
مرحله اول: یک ارزیابی را برنامهریزی کنیم.
متخصصان آموزش ندیده باید از صدور احکام تشخیصی بدون نظر یک متخصص آموزشدیده اجتناب کنند. اگر فکر میکنیم فرزندمان ناتوانی یادگیری دارد یا شرایطی دارد که میتواند یادگیری را دشوارتر کند، ارزیابی را با تیمی در مدرسه فرزندمان یا توصیه پزشکمان برنامهریزی کنیم.
ارزیابی ممکن است شامل نظرات معلمان آموزش ویژه، ارزیابی توسط روانشناس مدرسه و کار با متخصصان درزمینه هایی مانند آسیبشناسی گفتار و عملکرد حرکتی باشد.
پزشک ما، ممکن است بتواند نوزاد مان را ازنظر علائم اولیه ناتوانی یادگیری با آزمایش مایی که بینایی، شنوایی و پاسخگویی را بررسی میکند، غربالگری کند.
مرحله دوم: تشخیص را دریافت کنیم.
بدانیم غربالگریهای انجامشده توسط مدارس و متخصصانی که بهطور خاص مجوز تشخیص ناتوانی یادگیری را ندارند، احتمالاً با تشخیص همراه نیستند. در عوض، آنها مشاهدات و توصیه مایی برای درمان خواهند داشت.
از روانشناس، روانپزشک یا مددکار اجتماعی بالینی که مجوز تشخیص ناتوانی یادگیری را دارد کمک بگیریم. از آنها بپرسیم: "آیا ما مجوز تشخیص ناتوانی یادگیری فرزندمان راداریم؟ "
با آنها کارکنیم تا اطلاعات تکمیلی را که ممکن است بخواهند از خانه یا مدرسه فرزندمان مرور کنند جمعآوری کنیم. این ممکن است شامل کارنامه، نمونه کار، نظرات معلمان و موارد دیگر باشد.
پس از تکمیل ارزیابی، از متخصصین تشخیص گزارش کتبی بخواهیم.
از متخصص بپرسیم: "چگونه میتوانیم با مدرسه فرزندمان هماهنگ کنیم تا به او کمک کنیم تا توجه و درمان موردنیاز خود را در کلاس جلب کند؟ "
مرحله سوم: روانپزشک یا درمانگری را که به او اعتماد داریم پیدا کنیم.
یک روانپزشک یا درمانگر مورد اعتماد، برای خود پیدا کنیم. کار با روانپزشک در خارج از مدرسه میتواند به هر فردی که دچار ناتوانی یادگیری است کمک کند تا هم مهارتهای مدیریت ناتوانی خود و هم مهارتهای مقابله با احساساتی را که اغلب با آن همراه است بیاموزد. یک روانپزشک یا درمانگر دیگری در منطقه خود پیدا کنیم که درزمینه اختلالات یادگیری تخصص دارد.
یک قرار اولیه برای ملاقات با متخصص تعیین کنیم و بهسادگی در مورد علایق و نگرانیهای خود صحبت کنیم. به آنها بگوییم، "من برای مدیریت یک ناتوانی یادگیری کمک میخواهم. ما از چه روشها و شیوه مایی برای کمک به افرادی با این نوع مشکلات استفاده میکنیم؟"
از روانپزشک و/یا درمانگر خود بپرسیم که مایلاند چه معیارهای پیشرفتی را ببینند. آنها ممکن است چیزی از مدرسه بخواهند یا ممکن است مستقیماً از کودک یا والدین ارزیابی کنند. صریحاً از آنها بپرسیم که چه ارتباطاتی برای آنها بهتر است.
مرحله چهارم: یک برنامه مراقبتی تنظیم کنیم.
نوع آموزش و درمان کودک ما به تشخیص آنها بستگی دارد. هنگامیکه یک گزارش مکتوب با تشخیص فرزندمان و توصیههای حرفهای برای گزینههای درمانی داریم، در خانه و با مدرسه فرزندمان کارکنیم تا مراقبتهای موردنیاز او را دریافت کنیم.
ما با مدرسه فرزندمان برای ایجاد یک برنامه آموزشی فردی (IEP) کارخواهید کرد. IEP نیازهای یادگیری فرزند ما، خدماتی را که مدرسه برای رسیدگی به آنها ارائه میدهد و پیشرفت آنها چگونه اندازهگیری میشود را بیان میکند.
کسانی که فرزند مان را ارزیابی کردند، معلمان فرزندمان ، مدیران مدرسه وخود ما؛ بهعنوان والدین ،همه در ایجاد و اجرای برنامه یادگیری فرزندمان فعال خواهیم بود.
بپرسیم که معلم آموزش ویژه از چه تکنیک مایی با فرزند ما استفاده میکند و چگونه به نفع تحصیل فرزند ما کمک میکند.
همچنین بپرسیم که چه روشهای آموزشی برای کمک به ادغام فرزند ما در کلاسهای آموزش عمومی فراگیر استفاده میشود.
مرتباً با معلمان فرزندمان تماس بگیریم و از آنها بپرسیم: "آیا میتوانیم در خانه کاری انجام دهیم تا به درمان و رشد فرزندمان کمک کنیم؟"
قسمت سوم: مراقب ناتوانیهای یادگیری خاص باشیم!
مرحله اول: نارساخوانی را بررسی کنیم.
در این حالت کودک در درک رابطه بین صداها، حروف و کلمات مشکل دارد. از سوی دیگر، در حین مطالعه نمیتوانند معنای کلمات، عبارات و پاراگرافها را درک کنند. علائم عبارتاند از:
مشکل در ارتباط حروف با صداها.
مشکل در "صدا کردن " کلمات ناآشنا.
مشکل در نوشتن یا کپی کردن کلمات یا حروف به ترتیب.
آشفتگی تلفظ، مانند "coft sat" بهجای "soft cat" ( تلفظ "نرمه گرم" بجای " گربه نرم ". )
مشکل در سطح خواندن، خواندن با صدای بلند و درک مطلب.
مرحله دوم: با معلمان در مورد اختلالات محاسباتی احتمالی صحبت کنیم.
اختلال حساب بر توانایی فرد در درک اعداد و/یا یادگیری مفاهیم ریاضی تأثیر میگذارد. برخی از بچهها در تشخیص زمان از روی ساعت مشکلدارند. آنها همچنین ممکن است در حفظ کردن جداول و جمعکردن 6+6=12 یا x6=366 مشکل داشته باشند. علائم دیگر ممکن است شامل موارد زیر باشد:
مشکل در شمارش دو، پنج، ده و غیره.
مشکل در تمایز یا ترتیب دادن اعداد
مرحله سه : مراقب دیسگرافی باشیم.
افراد مبتلا نمیتوانند در حین نوشتن نظم خود را حفظ کنند. همچنین ممکن است نتوانند بهطور دقیق از منبع دیگری کپی کنند یا افکار خود را بهصورت نوشتاری بنویسند و در املای صحیح مشکل داشته باشند. علائم هشداردهنده رایج عبارتاند از:
دست خط ناخوانا.
فاصله متناقض در صفحه.
برنامهریزی فضایی ضعیف روی کاغذ.
مرحله چهارم: اختلال پردازش شنوایی (APD) را در نظر بگیریم.
اختلال پردازش شنوایی که بهعنوان مشکلات زبان دریافتی نیز شناخته میشود، شامل مشکل در پردازش و تمایز بین صداها است. این امر درک زبان گفتاری را دشوار میکند. این سردرگمی میتواند منجر به مشکل در خواندن، نوشتن و املا شود.
کودکان مبتلابه APD همچنین ممکن است در تشخیص اینکه صداها از کجا میآیند یا ازنظر ذهنی صداها را مرتب کنند مشکل داشته باشند.
مرحله پنجم: بهاحتمال اختلال پردازش بینایی نگاه کنیم.
فرد مبتلابه این اختلال چشم هایی دارد که خوب کار میکنند. بااینحال، این اطلاعات میتواند در داخل مغز بههمریخته شود. علامت ممکن است شامل موارد زیر باشد:
مشکل در خواندن؛ پرش کلمات و خطوط، یا معکوس کردن حروف.
مشکلات هماهنگی دست و چشم
مشکل درک عمق؛ ممکن است دستوپا چلفتی به نظر برسد
مرحله ششم: این احتمال را که ناتوانیهای دیگر در بازی هستند را تشخیص دهیم.
این احتمال را که ناتوانیهای دیگر در بازی هستند را تشخیص دهیم. اوتیسم، ADHD، اضطراب و افسردگی نیز ممکن است در مبارزات و اختلافات ما یا فرزندمان نقش داشته باشند.
هنگام تنظیم ارزیابی برای فرزندمان ، به ارزیابان اطلاع دهیم که آیا کودک ما برای سلامت روان یا اختلالات اجتماعی غربالگری شده یا سلامت روان او، تشخیص دادهشده است.
از ارزیابها بپرسیم که آیا فکر میکنند فرزندمان ممکن است بهگونهای که ناتوانی یادگیری نیست، عصبی باشد یا خیر و ببینید آیا ممکن است بتوانند برای ارزیابی بیشتر به ما ارجاع دهند.
نکتهها و پرسش و پاسخ تخصصی:
نکات:
گزینههای زیادی برای کودکان با انواع ناتوانیهای یادگیری در دسترس است. تشخیص زودهنگام میتواند به اطمینان حاصل شود که فرزند ما درمان لازم برای موفقیت در مدرسه و مدیریت ناتوانی خود را دریافت میکند.
هشدارها:
در بسیاری از موارد، نمیتوانیم بدون تشخیص حرفهای مسکن معلولیت دریافت کنیم. برای تشخیص به متخصص ناتوانی مراجعه کنیم.
منبع:
https://www.wikihow.health/Diagnose-a-Learning-Disability
وبسایت: فرشتگان خاص
Special-people.com
اینستاگرام:
@specialneedsguys