آیا دانش گره از کار فروبسته ما می گشاید؟
پای صحبت مادری با کودک ناشنوا:
کودک من از بدو تولد کم شنوا بود. هنگامی که ما متوجه این موضوع شدیم بسیار، بسیار ناراحت شدیم.
تا یکسال من افسردگی گرفته بودم و همسرم کارهای منزل را انجام میداد ولی با کمک و زحمات همسرم و جلسات مشاوره با این مشکل کنار آمدم و مشکل را پذیرفتم و فهمیدم که فرزند من مشکل شنوایی محدودی دارد و فرق زیادی با بچههای عادی ندارد.
تلخترین خاطره من زمانی است که به من گفتند فرزندم مشکل شنوایی دارد و شیرینترین خاطره من زمانی است که فهمیدم کودک من مشکل آنچنانی ندارد و به آینده امیدوار شدم.
در حال حاضر پسر من 14 سال سن دارد.
زمانی که مسئله فرزندم را به من گفتند احساس گناه میکردم و فکر میکردم این کودک ثمره یک گناه بزرگ من بوده است و به قول خودمان با خدا قهر کردم ولی به مرور مسائل برایم روشن شد تازه امیدوار شدم و به طرز فکرم در آن زمان خندیدم. به هر حال الان می دانم که کودکان استثنایی مختلف از لحاظ ذهنی و جسمی وجود دارند و مشکل فرزند من زیاد نیست.در حال حاضر از وضعیت فرزندم و موقعیتش راضی هستم.
با وسایل و تکنولوژیهای امروز امید زیادی دارم که مشکل ناشنوایی فرزندم کاملاً حل شود، ولی چه با این تصور چه با غیر از آن، آینده خوبی برای فرزندم میبینم.