امان از نگاههای ترحم آمیز مردم
گفتگو با مادری دارای فرزندی با معلولیت جسمی
مهمترین حادثهای که در مورد کودک شما اتفاق افتاده چه بود؟
مهمترین حادثه این بود که فرزندم به مدرسه استثنایی رفت و کسانی مثل خود را در مدرسه دید. احساس کردم این مهمترین اتفاق زندگیام بوده است. پسرم انگیزه یافت و از همان اول با موفقیت کلاس اول را پشت سر گذاشت.
وقتی متوجه شدید کودک شما معلول است چگونه رفتار کردید؟
با واقعیت کنار آمدم و توکل خود را بیشتر کردم و به خود قبولاندم که این امتحان خداست.
خدا را کجا دیدید؟
من خدا را در دل کوچک فرزند معلولم میبینم . سرشت او واقعاً پاک است.
چه احساسی نسبت به کودک خود داشتید؟
معلولیت کودکم باعث نمیشود که احساس بدی نسبت به آن داشته باشم و مثل فرزندان دیگرم دوستش دارم.
شیرینترین و تلخترین خاطره؟
پیشرفت بچهام در سال تحصیلی و مسائل دیگر باعث میشود به وجودش و بودنش افتخار کنم و نگاهها و تمسخرهای دیگران و نگاههای تلخ حاکی از ترحم نسبت به فرزند پاکم، تلخترین خاطره در ذهن من بوده و خواهد بود.
*******
به این آدم ها باید گفت:
ماري تو که هر که را بيني بزني يا بوم که هر کجا نشيني بکنی